۱۳۹۰ شهریور ۸, سهشنبه
37
خواهرم دو ساعت خودشو درست کرده آماده شده ،میگم چیه بازم با این دوستای مسخرت داری میری دور دور؟!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ دلمون واسه اون فاطی کُماندو ها تَنگ شده بود گُفتیم اِکیپ کُنیم یه سَر بریم مُنکرات
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
Like Blog
Comments
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر